ان تنصروا الله،ینصرکم

ان تنصروا الله،ینصرکم

اگر دنیا را خورشیدی روشن خواهد کرد...به معنای آن نیست که تا آمدن آن خورشید در تاریکی بنشینیم...
ان تنصروا الله،ینصرکم

ان تنصروا الله،ینصرکم

اگر دنیا را خورشیدی روشن خواهد کرد...به معنای آن نیست که تا آمدن آن خورشید در تاریکی بنشینیم...

چند انتقاد از رفسنجانی

به گزارش «پایگاه خبری تحلیلی رئیس جمهور ما»؛ در پی درگذشت ملک عبدالله، هاشمی رفسنجانی در پیامی خطاب به ملک سلمان بن عبدالعزیز آل سعود جانشین ایشان این ضایعه را تسلیت گفت

در بخشی از این پیام آمده است: درگذشت ملک عبدالله بن عبدالعزیز را به مردم و مسئولان کشور دوست عربستان سعودی، تسلیت می گویم. از خداوند متعال برای آن فقید رحمت واسعه و برای خانواده و خاندان صبر و اجر مسئلت می کنم. در ادامه این پیام آمده است، توفیق حضرتعالی را در تحکیم وحدت جهان اسلام، سعادت، هم زیستی و اخوت دو ملت ایران و عربستان، در سایه تعالیم عالیه اسلام خواستارم

خب آقای رفسنجانی شما که خودت رو پیرو امام میدونی چرا؟ مگه امام نگفته بود اگر از اسرائیل و صدام و امریکا بگذریم از آل سعود نمیگذریم.....اینهمه این مردک به اسلام و ایران ضرر زده بود....این همه جریانهای تفرقه ای مسلمین را تقویت کرده بود...تازه براش پیام تسلیت میفرستی؟؟؟...دولت هم اینهمه براش احترام قائل شد آخرش ویزا به وزیر ما ندادن به دیدار حجاج فاجعه منا بره...

                                                                        

با هاشمی رفسنجانی تاخانه خدا” به قلم “مسیح مهاجری::

نویسنده در صفحات ۳۰ و ۳۱ کتاب “تاخانه خدا” به گزارشگری از دیدار ملک عبدالله با هاشمی رفسنجانی و همراهانش میپردازد.

اما آنچه حائز اهمیت است اظهارات مداخله جویانه و غیر مودبانه شاه سعودی در خصوص عالی ترین مقام اجرایی کشور به هاشمی و واکنش منفعلانه وی در ارتباط با این گونه سخن راندن درخصوص منتخب مردم است.

مطابق انچه مهاجری در کتابش نوشته است ، ملک عبدالله اظهار علاقمندی و نظر میکند که دوست داشته است هاشمی بجای احمدی نژاد رئیس جمهور شود ، البته شاید تا این قسمت از محتوای جلسه محلی برای توجه نداشته باشد زیرا بسیاری از دشمنان نظام اسلامی و وابستگان به شبکه سلطه جهانی علاقمند به رای اوردن احمدی نژاد نبودند ، اما آنچه حائز توجه است اظهارات تامل برانگیز ملک عبدالله و جوابهای تامل برانگیزتر هاشمی در برابر اوست.

ملک عبدالله دراین دیدار پس ازآنکه درباره حال و عملکرد احمدی نژاد جویا میشود ، هاشمی اظهار میکند که هرکس رئیس جمهور شود باید در چهارچوب برنامه های پنج ساله و سند چشم انداز عمل کند و در واقع القا میکند که اتفاق خاصی نیافتاده است و احمدی نژاد هم به بیان عامیانه نمیتواند کار منحصر به فرد و مستقل از سیاستگذاری هایی که او درآنها دخالت موثر داشته ، به انجام برساند.

بخش دیگری از اظهارات جسورانه ملک عبدالله درحوزه مداخله جویی است به این عبارت که چرا اجازه میدهید هر کسی بیاید و رئیس جمهور شود.

هاشمی رفسنجانی بجای برخورد قاطع برای بستن راه مداخله جویی این شخص مطابق آنچه در کتاب نوشته شده است به استدلال اینکه او که نمیتواند کار بخصوصی انجام دهد روی می آورد .

حال چگونه است که پادشاه سعودی به خود اجازه طرح چنین موضوعی را آنهم با این ادبیات در حضور هیئات ایرانی میدهد ، خود جای توجه بسیار دارد

.

از فتنه ۸۸، ‌نامه بدون سلام و والسلام به رهبری، خطبه‌های ۲۶ تیر نماز جمعه، پایان مدارا با دولت قبل و تلاش برای برقراری رابطه با آمریکا گرفته.

آقای هاشمی واقعا خجالت نمیکشی وقتی درسال 88 احمدی نژاد که جبهه مخالف شما بو رای آورد گفتی:از دل این انتخابات بذر فتنه در دل مردم کاشته میشود و وقتی در سال 92 همراهان تو بر مملکت مسلط شدند گفتی این سالم ترین انتخابات جمهوری اسلامی بود.


در انتخابات سال ۸۴ دولت برگزار کننده انتخابات دولت اصلاحات بود و وزیر کشور و وزیر اطلاعات آن دولت - آقایان موسوی لاری و یونسی- صراحتاً آن انتخابات را سالمترین انتخابات خواندند. فلذا آقای هاشمی نمی تواند شکست سنگین خود در آن آزمون ملی را به گردن توهماتی از جنس سال ۸۸ بیندازد.

هاشمی گفته بود که در سال 84 به اصرار اطرافیان و بخصوص همسر امام برای انتخابات رفتم...آقای هاشمی خودتان خوب میدانید که از چشم ملت افتاده اید و انتخابات سال 84 کاملا نشان داد که در رقابت بین شما و احمدی نژاد ملت شما را نمیخواهند پس لطفا بهانه نیاورید...راستی چندین سال پس از فوت خانم ثقفی- که حالا هم در عالم مادی حضور ندارند تا درباره مواضع خود شهادت دهند- ادعای اینکه همسر امام چنین جمله‌ای خطاب به هاشمی گفته است آیا غیر از آن است که آن بانوی مکرمه را طرفدار جریان و جناح سیاسی خاصی نشان می‌دهد؟

برخی نوه های امام(ره) که بدون ملاحظه جایگاه ارزنده بیت رهبر کبیر انقلاب، برای تایید و توجیه اظهارات آقای هاشمی به صحنه آمده اند آیا به این نکته دقت کرده اند با توجه به اینکه آقای هاشمی در سوم تیر ۸۴ با «نه» قاطع مردم روبرو شد، انداختن بار مسئولیت کاندیداتوری وی بر شانه همسر حضرت امام(ره)، آن «نه» تاریخی به هاشمی را متوجه بیت امام(ره) می کند؟

به راستی اصرار بر این که اکثریت مردم در انتخابات ۸۴ نظری متفاوت با همسر و بیت امام (ره) داشته‌اند و آن را پای صندوق رای ابراز کرده‌اند، چه فضیلتی برای ایشان رقم می زند؟ بااین کار شما که انشاءالله از روی موذیت نبوده آیا همه نمیگویند که مردم چقدر با خمینی و خانواده اش اختلاف دارند...راستی بعضی طرفداران هاشمی به گونه ای به حمایت نوه امام راحل از هاشمی افتخار میکنند که گویی بیت امام اهل بیت پیامبر است...نه داداش من...اینا هم ممکنه اشتباه کنن...


- نکته بعدی آن است که آقای هاشمی رویه «توپ در زمین دیگران انداختن» و «فرار به جلو » را عادت خود قرار داده و هر روزنه‌ و کورسویی را برای نشان دادن رفتارهای ناموزون سیاسی، بدون استفاده رها نمی‌کند. هاشمی رفسنجانی در انتخابات ریاست جمهوری نیز ۹۲ از درخواست‌های بیشمار علما، مراجع قم و نجف و... برای حضورش در صحنه و کاندیداتوری سخن گفت.

احتمالاً چندی بعد نیز کاندیدا شدن در انتخابات اخیر مجلس خبرگان و عدم اعتماد خبرگان والای ملت به خویش را نیز به گردن اشخاص موجه دیگری خواهد انداخت. سؤال مهم و اساسی این است که چرا آقای هاشمی شکست های پی در پی خود در صحنه انتخابات‌های گوناگون را می‌خواهد از جیب دیگران هزینه کند؟

آیا بهتر نیست آیت الله هاشمی به جای قراردادن چهره های موجه در برابر رای مردم، اندکی به این موضوع نیز بیندیشد که احتمالاً رفتار و مواضع خود وی - که متاسفانه طی سال های اخیر با مواضع و رفتار سیاسی هاشمی دهه ۶۰ و حتی ۷۰ فاصله فراوانی دارد- باعث رویگردانی مردم و خبرگان از وی شده به گونه ای که در انتخابات مختلف این گونه با ناکامی و شکست مواجه می شود؟

۳- نکته حائز اهمیت بعدی درباره اظهارات آقای هاشمی رفسنجانی، این است که با وجود آنکه همسر مکرمه حضرت امام دارای جایگاه ارزشمندی بوده و حرمت بالایی برای همگان دارند اما نمی توان این انتساب را جایگاه را همتراز حضرت امام قرار داد و آن را دستاویزی برای مقاصد سیاسی قرار داد.
علی القاعده منویات حضرت امام(ره) حجت و سند برای همه پیروان و دلبستگان بدان حکیم راحل است اما این حجیت، علی القاعده قابل تعمیم به منسوبین و نزدیکان نسبی ایشان - با همه شان و احترام - نیست. آقای هاشمی ظاهراً فراموش کرده اند که امام(ه) حتی به حاج احمدآقای عزیز نیز اجازه ورود به فعالیت‌های سیاسی و اجرایی را نمی داد و اصولا با حضور اعضای خانواده خود در عرصه سیاسی مخالفت می کردند تا کسی نتواند از این انتسابات سوء استفاده کند. کمااینکه بنی صدر مخلوع نیز نتوانست از این روزنه و ادعای نزدیکی به منسوبان امام(ره) موفقیتی کسب نماید


اخیرا آقای هاشمی از اینکه دلواپسان همان کسانی بودند که امام راهم اذیت میکردند سخن گفت...آقای هاشمی اتفاقا امام از امثال شماها نگران بود...از امثال شماها که میگویید حتما با امریکا رابطه برقرار کنیم...شما هم مانند بازرگان و...دارید امام را آزار میدهید که حتما با امریکا رابطه برقرار کنیم...شما اخیرا گفتید که امام موافق برداشتن شعار مرگ بر امریکا بود و البته این را بدون سند و مدرک میگویید اما امام گفته بود که امریکا شیطان بزرگه/ام الفساد قرنه/تروریست بالذاته/واستکبار جهانیه...آیا همچین امامی میگه باید شعار مرگ بر امریکا را برداریم؟؟؟

و البته اینها همه گوشه ای از انتقادات به هاشمی رفسنجانی بود...

آقای هاشمی شنیده ام که براساس برخی سندها در لانه جاسوسی امریکا آنها میگفتندکه مثلا فلان مسوول از این نظر قابل نفوذ است و میتوان او را به فساد کشاند...شاید شما یکی از آنها بودید...در اسناد آنها نوشته بود که یکی از مسوولین انقلاب که خیلی هم تندرو بود از ما انتقادهای زیادی میکرد ولی ما طی 9ماه گفتگو بااو توانستیم او را به یک لیبرال تبدیل کنیم...


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد