چند مطلب برای شناخت رژیم پهلوی(+اسناد)

سفیر [آمریکا] از طرز فکر روحانیون اظهار نگرانی می‌کرد . به او گفتم: «جای نگرانی نیست زیرا زمان آنها به سر آمده ؛ و از نظر شاه دیگر هیچ گونه قدرتی ندارند.» و سپس برایش تعریف کردم که چگونه در دوران نخست وزیری خودم آنها را سرکوب کرده بودیم، وچنان سرشان را به سنگ زده بودیم که دیگر هر گز امکان ابراز قدرت نخواهند یافت! گله و شکایت یکی دو آخوند نباید این واقعیت را خدشه‌دار کند که این بیچاره‌ها تا زمانی که شاه بر سر قدرت است، اهمیتی پیدا نخواهند کرد. تنها راه به قدرت رسیدن آنها در این است که قدرت شاه از او سلب شود و شماها و انگلیسی‌ها از آنها برای مقابله با کمونیست‌ها حمایت کنید. خدا آن روز را نیاورد، ولی اگر چنین اتفاقی رخ داد، باز جای تردید است که روحانیت بتواند از این فرصت استفاده کند. گله و شکایت فعلی آنها نتیجه اختلافات عمیق میان خودشان است. سفیر گفت که وظیفه او فقط بازگو کردن شایعاتی است که شنیده است، و از آنجا که من آنقدر مطمئن هستم پس نگرانی او هم موردی ندارد و سکوت کرد.

منبع:خاطرات اسدالله علم

جلد یک ، صفحه 402

حتما به ادامه مطلب برید....برگرفته از کانال حقایق پهلوی به روایت اسناد

https://telegram.me/pahlaviiran

 

روز شمار خدمات بسیار بسیار مهم محمد رضا پهلوی شاهنشاه آریا مهر!

23 اسفند 1335

تاسیس سازمان اطلاعات و امنیت کشور معروف به ساواک.ساواک با هدف رفع نگرانیهای مردم از شرایط بهداشتی کشور تشکیل شد. از جمله خدمات بهداشتی ساواک میتوان به گرفتن ناخن اشاره کرد همچنین با تاسیس ساواک، امور بهداشتی مردم در یک نهاد متمرکز شد و دیگر مردم برای اینکه ناخنشان گرفته شود بین چند نهاد نظامی و امنیتی سرگردان نمیشدند؛ ناخنشان که بلند میشد صاف میرفتند دم در ساواک و آنها هم ناخنشان را میگرفتند.

16 مهر 1340

تصویب قانون انجمنهای ایالتی و ولایتی (حذف قانون قسم به قرآن و شرط مسلمان بودن برای نمایندگان مجلس)

گفتوگوی بین ادیان یکی از چیزهایی بود که شاه از بیخ به آن اعتقاد داشت. از آنجایی که بهترین جا برای گفتوگو کردن مجلس بود، شاه کاری کرد که ادیان مختلف بروند آن تو با هم گفتوگو کنند.

8 آذر 1341

لغو قانون انجمنهای ایالتی و ولایتی

ولی برخی ادیان جنبه گفتوگو نداشتند. رفتند توی مجلس و آنقدر بلند بلند با هم گفتوگو کردند که صدای ملت درآمد که بابا آرامتر، بگذارید ببینیم چی دارد توی آن خراب شده تصویب میشود آخر! اما آنها گوش نکردند و لاجرم شاه مجبور شد قانون مذکور را لغو کند.

19 دی 1341

اعلام انقلاب سفید

انقلاب سفید یکی از کارهای مهم شاه بود. بر اساس این انقلاب –آن روزها به رفراندوم میگفتند انقلاب- قرار بود 19 اتفاق مهم و اساسی در کشور بیفتد. مثلا اینکه زمینهای کشاورزی که تا پیش از آن در اختیار اربابها بود بین کشاورزان تقسیم شود. این اتفاق افتاد و کشاورزها همه دارای زمین شدند اما چون بلد نبودند زمینداری کنند، قرار شد همچنان اربابها از طرف آنها زمینها را اداره کنند.

2 فروردین 1342

حمله به مدرسه فیضیه قم و به شهادت رساندن بسیاری از طلاب و روحانیون

از آنجائیکه شاه فردی بسیار مذهبی بود نیروهایش را به شرکت در مراسمات و تشکلهای مذهبی ترغیب میکرد از جمله اینکه در روز دوم فروردین همزمان با شهادت امام جعفر صادق (ع) تمامی نیروهایش را به حوزه علمیه قم فرستاد و طی اقدامی خداجویانه شرایط لقاء الی الله را برای بسیاری از طلاب و روحانیون ایجاد کرد.

3 مرداد 1343

تصویب قانون کاپیتولاسیون

در طی سالهای سلطنت محمد رضا شاه پهلوی، مردم ایران از همه نظر از رفاه عمومی و خصوصی برخوردار شده بودند و حالا نوبت ایجاد رفاه برای خارجیهای داخل ایران بود. به ترتیب حروف الفبا قرعه به نام آمریکا افتاد و شاه طی قانونی به نام کاپیتولاسیون، برای مستشاران آمریکایی در کشور ایران مصونیت اداری و قضایی ایجاد کرد. این قانون آنقدر خوب بود که اگر از دور نگاه میکردی نمیفهمیدی الان دقیقا کی خارجی است و کی داخلی!

20 تا 24 مهر 1350

جشنهای 2500 ساله شاهنشاهی

شاه دوست داشت که کوروش بخوابد. کوروش هم بعد از اینکه شاه به او گفت بخواب، مثل بچه آدم رفت توی رخت خوابش و خوابید.

یه روزی از سال 1350

تاسیس زندان اوین

شاهنشاه به اصلاح و تربیت مردم خرابکار اهمیت زیادی میداد. وی طی اقدامی فرهنگی، خانه سید ضیاء الدین طباطبایی روزنامه نگار و نخست وزیر سابق ایران را تبدیل به زندان اوین کرد، زندانی که دارای یکی از مجهزترین کتابخانهها در میان زندانهای ایران بود تا زندانیان در فضایی فرهنگی و به دور از هر گونه تشنج و شکنجه اصلاح شوند. شاهنشاه همچنین زندان اوین را در منطقه اوین تاسیس کرد! که یکی از مناطق بالای شهر تهران است. هیچ میدونید الان خونه متری چنده توی اوین مرد حسابی؟!

فروردین 1355

تغییر مبدا تاریخ ایران از هجری خورشیدی به آغاز سلطنت کوروش کبیر

تغییر مبدا تاریخ ایران از هجری خورشیدی به آغاز سلطنت کوروش خیلی فواید داشت که مهمترین آن این بود که خود کوروش فهمید دقیقا در چه تاریخی سلطنتش شروع شده است!

15 خرداد 1356

عزل امیر عباس هویدا و نخست وزیری جمشید آموزگار

از آنجاییکه فساد امیر عباس هویدا، هویدا شده بود شاه در اقدامی ستودنی امیر عباس هویدا نخست وزیر 13 سالهاش را استعفا داد و جهت ارتقاء سطح آموزشی کشور، جمشید آموزگار به عنوان نخست وزیر منصوب گردید. خود هویدا هم دیگر انصافا خسته شده بود. ربطی هم به بالا گرفتن اعتراضات در ایران نداشت.

25 مرداد 1357

اعلام حکومت نظامی توسط دولت آموزگار

آموزگار –همانطور که از اسمش هم توقع میرفت- در اولین اقدام خود جهت پیشبرد اهداف نظام آموزشی دست به برقراری حکومت نظامی زد که طی آن محصلان و والدین آنها باید هر شب زود هنگام به خواب میرفتند تا روز بعد بتوانند با نشاط بیشتری در کلاسهای درس حاضر شوند.

28 مرداد 1357

اتفاق سینما رکس آبادان

در این روز تعداد زیادی آدم که آمده بودند سینما یادشان رفت که برای چی آمدهاند سینما و بجای اینکه بنشینند فیلمشان را ببینند، آتش گرفتند و سوختند! هر چقدر هم ماموران رژیم که بصورت اتفاقی آنجا بودند به آنها گفتند سینما جای فیلم دیدن است نه سوختن، به خرجشان نرفت. شاه هم ناراحت شد و برای اینکه آموزگار نتوانسته بود توی مدرسه به مردم یاد بدهد باید حرف گوش بدهند، او را عوض کرد و شریف امامی را نخست وزیر کرد.

15 آبان 1357

نخست وزیری ارتشبد غلامرضا ازهاری

شریف امامی دولت آشتی ملی را تشکیل داده و برای حمایت از مردم روی کار آمد ولی چون مردم با او آشتی نکردند، با شعار " قهر قهر تا روز قیامت" استعفا نموده و جای خود را ژنرال بی بدیل رژیم شاهنشاهی ارتشبد غلامرضا ازهاری داد. تغییر نخست وزیر یکی از تفریحات شاهنشاه آریامهر در روزهای پایان سلطنت بود.

16 دی 1357

کناره گیری ازهاری از نخست وزیری و جانشینی شاهپور بختیار

ژنرال ازهاری که فردی نظامی بود، به نظم عمومی اهمیت زیادی میداد و با ابزاری از جمله سرنیزه، گلوله و اعزام به کتابخانه عمومی اوین سعی در برقراری نظم نمود. اما با ناکام ماندن تلاش هایش دچار حمله قلبی شده و جای خود را به بختیار که فردی فرهیخته و اهل عمل بود، داد!

26 دی 1357

رفتن شاه از ایران

برخی منابع نا آگاه از این اقدام شاه تعبیر به فرار نمودند اما حقیقت این بود که فرح پهلوی همسر شاه اصرار بر استعفای شاه از سلطنت و تفویض این مقام به فرح میکرد. شاه در اقدامی هوشمندانه در پاسخ به پیشنهاد همسرش او را به مصر (کشور همسر اولش، فوزیه) برد تا بصورت غیر مستقیم گوشی را دست فرح بدهد و این زن بفهمد که زندگی مشترک از همه چیز، حتی تاج و تخت مهمتر است.

برگرفته از کانال حقایق پهلوی به روایت اسناد

https://telegram.me/pahlaviiran