سفیر [آمریکا] از طرز فکر روحانیون اظهار نگرانی میکرد . به او گفتم: «جای نگرانی نیست زیرا زمان آنها به سر آمده ؛ و از نظر شاه دیگر هیچ گونه قدرتی ندارند.» و سپس برایش تعریف کردم که چگونه در دوران نخست وزیری خودم آنها را سرکوب کرده بودیم، وچنان سرشان را به سنگ زده بودیم که دیگر هر گز امکان ابراز قدرت نخواهند یافت! گله و شکایت یکی دو آخوند نباید این واقعیت را خدشهدار کند که این بیچارهها تا زمانی که شاه بر سر قدرت است، اهمیتی پیدا نخواهند کرد. تنها راه به قدرت رسیدن آنها در این است که قدرت شاه از او سلب شود و شماها و انگلیسیها از آنها برای مقابله با کمونیستها حمایت کنید. خدا آن روز را نیاورد، ولی اگر چنین اتفاقی رخ داد، باز جای تردید است که روحانیت بتواند از این فرصت استفاده کند. گله و شکایت فعلی آنها نتیجه اختلافات عمیق میان خودشان است. سفیر گفت که وظیفه او فقط بازگو کردن شایعاتی است که شنیده است، و از آنجا که من آنقدر مطمئن هستم پس نگرانی او هم موردی ندارد و سکوت کرد.
منبع:خاطرات اسدالله علم
جلد یک ، صفحه 402
حتما به ادامه مطلب برید....برگرفته از کانال حقایق پهلوی به روایت اسناد
https://telegram.me/pahlaviiran
ادامه مطلب ...